به گزارش همشهری آنلاین، همزمان با اوجگیری دوباره نرخ ارز و ثبت رکوردهای تازه برای دلار و سکه، چهرههای پروندهدار و سابقهدار اقتصاد ایران بار دیگر به صحنه سیگنالفروشی بازگشتهاند؛ جریانی که در هر مقطع التهاب ارزی، نقش آن در تشدید انتظارات تورمی و تحریک رفتارهای سفتهبازانه قابل انکار نیست.
بابک زنجانی با انتشار ادعاهایی درباره «نزدیک بودن دلار ۱۵۰ هزار تومانی» عملاً تلاش کرده گفتمان بازار را از مسیر واقعی عرضه و تقاضا خارج کرده و چشمانداز تورمی را تشدید کند. او در حالی نسخه «کنار رفتن دولت از مدیریت بازار» را میپیچد که همین نگاه غیرمسئولانه سالهاست دستمایه شبکههای دلالی برای بالا بردن قیمتها و شکلدهی به موج هیجانی خرید ارز شده است.
در طرف دیگر، شهرام جزایری با طرح ادعاهای غیرمستند درباره «کارگشایی ارزی ۲۰۰ میلیارد دلاری زنجانی» و تخفیفهای سنگین فروش نفت، میکوشد تصویری متفاوت از پروندهای بسازد که ابعاد آن در اسناد رسمی و احکام قضایی کاملاً مشخص است؛ اظهاراتی که بیش از آنکه ارزش کارشناسی داشته باشد، فضای رسانهای را به سمت تطهیر یک پرونده سنگین فساد سوق میدهد.
بازار ارز در شرایط فعلی به دلیل کمعمقی معاملات آزاد، محدودیت ذخایر قابل عرضه، نااطمینانیهای بودجهای و رفتارهای پرریسک برخی بنگاهها در وضعیت حساسی قرار دارد؛ همین ترکیب باعث شده بازار آماده اثرپذیری از کوچکترین موج روانی باشد. در چنین فضایی، ورود چهرههایی که در گذشته نیز نقشآفرین بودهاند، عملاً به افزایش شکاف قیمتها، تشدید سفتهبازی و تقویت انتظارات تورمی منجر میشود.
این تحرکات دقیقاً در زمانی اتفاق میافتد که اقتصاد نیازمند ثباتسازی، شفافیت اطلاعاتی و مدیریت هوشمندانه عرضه ارز است؛ نه میدان دادن به سیگنالفروشان، دلالان و شبکههایی که در سالهای گذشته از نوسانسازی سودهای کلان کسب کردهاند.
یادآوری هشدار صریح رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۳ بیش از هر زمان دیگری ضروری است: «با دستمال کثیف نمیشود شیشه را پاک کرد.» مدیریت بازار ارز، آن هم در شرایط فعلی، بدون پاکدستی، انضباط نهادی و مقابله واقعی با فساد ممکن نیست.
اکنون آنچه بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد، ورود جدی دستگاههای قضایی و نظارتی برای توقف چرخه خطرناک سیگنالفروشی و جلوگیری از اثرگذاری اظهارات مخرب چهرههایی است که تجربه نشان داده هر بار بازگشتشان به میدان، به زیان ثبات ارزی و سفره معیشت مردم تمام شده است.
نظر شما